درباره کتاب این ناقوس مرگ کیست؟
به محض انتشار رمان این ناقوس مرگ کیست؟ نوشتهی ارنست همینگوی، یک میلیون نسخه از آن به فروش رسید. این اثر در جنگ جهانی دوم به عنوان کتاب درسی جنگهای پارتیزانی، هم در ارتش آمریکا و هم در ارتش شوروی، تدریس میشد.ارنست میلر همینگوی، برنده جایزه ادبی نوبل و پولیتزر، در سال 1937 به اسپانیا رفت تا از جنگهای داخلی گزارش تهیه کند.
پس از جنگ او و آندره مالرو- که در نیروی هوایی خدمت میکرد- توافق کردند که هر یک بخشی از رویدادهای جنگ را بنویسند؛ همینگوی «این ناقوس مرگ کیست؟» را نوشت و مالرو کتاب «امید انسان» .
چهرهی تمامنمای جنگ با بیرحمانهترین شمایلش در سه روز و سه شب، عشقی بزرگ درست به وسعت و عمق سه روز از جنگی ویرانگر را در دل خود متولد میکند تا پرحادثهترین رمان همینگوی با محوریت جنگ را به داستانی بهغایت ستودنی تبدیل کند.
«این ناقوس مرگ کیست؟»، داستان حضور داوطلبانهی رابرت جردن آمریکایی در جنگ داخلی اسپانیاست که جمهوریخواهان را رودرروی فاشیستهای سلطنتطلب قرار داده است، داستان عشقی بکر، حوادث انقلاب اسپانیا و در نهایت داستان انسان است.
انسانی که عشق و رویاها و تواناییهایش را به قدرت ویرانگر جنگ میبازد تا خطوط کف دستهایش مرگ را نزدیکتر از آنچه میپندارد، برای او پیشگویی کند؛ و این انکار سرنوشت محتوم، در دوراهی انجام وظیفه و عشق، راه گریزی جز سرنهادن به دستور مافوق برای قهرمان باقی نمیگذارد؛ انتخابی که تراژدی بزرگی برای یک جمهوریخواه آمریکایی که البته در همین چند روز در ایمانش نسبت به جمهوری دچار تردید شده، رقم میزند. در میانهی جنگ، در میانهی انجام دقیق جزئیات عملیات انهدام پل، در میانهی خاطرات شهر مادرید و انقلاب، با از راه رسیدن عشقی انسانی، ایمان به انجام عملیات را در رابرت جردن به چالش میکشد.
رابرت جردن دستور دارد تا هنگام حملهی نیروی هوایی فاشیستها، پلی نزدیک شهر را منهدم کند، در این میان با فلاشبکهایی، درمییابیم که او استادیاری در شهر مادرید است و از خانوادهای جمهوریخواه در آمریکا میآید و درست وقتی در چند قدمی مرگ قرار میگیرد، عشق را برای نخستین بار تجربه میکند. داستان، علاوه بر ماریا، معشوقهی رابرت جردن، شخصیتهای بسیاری دارد که در همین سه روز و سه شب با تمامی گذشتهی خود و عمق شخصیتپردازی همینگوی خواننده را تحتتأثیر قرار میدهند تا برای دنبالکردن سرنوشت تمامی آنها با داستان همراه شود؛ شخصیتهایی که همگی قربانی انقلاب و جنگ شدهاند و جوانی و معنای زندگی را از دست دادهاند.
بیشک شیوهی داستانگویی ارنست همینگوی تنها از سه روز و سه شب جنگ و عشق، توانسته چنان عمقی به شخصیتهای داستان و حوادث بدهد که گویا همهی این اتفاقات سالهای طولانی را در برمیگیرند. اما این تنها لایهی بیرونی از داستان است و در درونیترین لایههای آن، آرزوهای قهرمانان داستان دستخوش وفاداری به انجام وظیفهای میشود که خود آنها یقین دارند به پایان رساندن این وظیفه، تأثیری در روند توقف پیشروی دشمن نخواهد داشت و از سوی دیگر، ارتش خودیها بیتفاوت نسبت به مبارزهی آنها برای زندهماندن، در کمکرسانی یا توقف عملیات اهمال میکنند.
در این میان، عشق است که قربانی میشود، همانطور که آرمانهای انقلاب اسپانیا در خشونت انقلابیون سر بریده شد و معنایش رنگ باخت. این ناقوس مرگ کیست؟ به همان اندازه که عشق و وفاداری را ستایش میکند، ایمان و باور کورکورانه را نکوهش میکند.
ثمین نبیپور
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.